در يك تجربه، Werner و همكاران (2001) دريافتند كه آستانة gap detection با ABR (2.4ms) به صورت معدل با آستانههايي كه از طريق، روشهاي مرسوم سايكوفيزيكي به دست ميآمد برابر بود (2.9 ms). در تجربة ديگر، محققين اين كار را در افرادي با كاهش شنوايي فركانس بالاي شيبدار و آستانههاي gap detection (آستانههاي طولانيتر، براي فواصل سكوت) را با ABR (12.7ms) و روشهاي سايكوفيزيكي (10.7 ms) به دست آوردند. در مقابل، دادههايي كه از نوزادان ثبت شد، تفاوتي را در آستانههاي gap detection در سمعك زيمنس اكسپرينس ارزيابي با روشهاي فيزيولوژيك و سايكو فيزيكي نشان داد. وضوح زماني Temporal Resolution در نوزادان نابالغ بود. (فواصل سكوت طولانيتري براي تشخيص لازم بود). اين دادهها با روشهاي سايكوفيزيكي به دست آمد، در حاليكه، افزايش سن، بر آستانة gap در ABR تاثير نگذاشت. مطابق نظر Werner و همكاران، (2001)، اين يافتهها «پيشنهاد ميكنند كه عدم بلوغ در سطح ساقة مغز، مسئول عملكرد تشخيص فاصله gap detection ضعيف در آنها نيست!»
Poth و همكاران (2001)، استفاده از نويز عرض باند (BBN) را همراه با فواصل سكوت بعنوان محرك در تحقيق در مورد پردازش زماني در ABR، توصيف كردند.
مطالعة الكتروفيزيولوژيك gap detection با noise burst ادامة تجربيات كلينيكي انجام شده در مدلهاي متفاوت حيواني بود. محرك عبارت بود از noise burstهاي عريض باند، 50 ميليثانيهاي كه با يك دورة سكوت كه ديرش آن از 4 تا 64 ميليثانيه تفاوت ميكرد، همراه ميشد. اين محرك، قابل مقايسه با محركي است كه در ارزيابي سايكوفيزيكي «وضوح زماني» به كار ميرود.
Poth و همكاران (2001)، گزارش كردند كه دامنههاي ABR كاهش يافت و در گروهي از افراد مسنتر (بيش از 60 سال)، درصدي از افراد كه پاسخهاي قابل اندازهگيري داشتند، تقليل يافت. به عبارت ديگر فواصل سكوت طولانيتري براي ايجاد ABR طبيعي در افراد پيرتر، لازم بود.
در يك تجربه، Werner و همكاران (2001) دريافتند كه آستانة gap detection با ABR (2.4ms) به صورت معدل با آستانههايي كه از طريق، روشهاي مرسوم سايكوفيزيكي به دست ميآمد برابر بود (2.9 ms). در تجربة ديگر، محققين اين كار را در افرادي با كاهش شنوايي فركانس بالاي شيبدار و آستانههاي gap detection (آستانههاي طولانيتر، براي فواصل سكوت) را با ABR (12.7ms) و روشهاي سايكوفيزيكي (10.7 ms) به دست آوردند. در مقابل، دادههايي كه از نوزادان ثبت شد، تفاوتي را در آستانههاي gap detection در سمعك زيمنس اكسپرينس ارزيابي با روشهاي فيزيولوژيك و سايكو فيزيكي نشان داد. وضوح زماني Temporal Resolution در نوزادان نابالغ بود. (فواصل سكوت طولانيتري براي تشخيص لازم بود). اين دادهها با روشهاي سايكوفيزيكي به دست آمد، در حاليكه، افزايش سن، بر آستانة gap در ABR تاثير نگذاشت. مطابق نظر Werner و همكاران، (2001)، اين يافتهها «پيشنهاد ميكنند كه عدم بلوغ در سطح ساقة مغز، مسئول عملكرد تشخيص فاصله gap detection ضعيف در آنها نيست!»
Poth و همكاران (2001)، استفاده از نويز عرض باند (BBN) را همراه با فواصل سكوت بعنوان محرك در تحقيق در مورد پردازش زماني در ABR، توصيف كردند.
مطالعة الكتروفيزيولوژيك gap detection با noise burst ادامة تجربيات كلينيكي انجام شده در مدلهاي متفاوت حيواني بود. محرك عبارت بود از noise burstهاي عريض باند، 50 ميليثانيهاي كه با يك دورة سكوت كه ديرش آن از 4 تا 64 ميليثانيه تفاوت ميكرد، همراه ميشد. اين محرك، قابل مقايسه با محركي است كه در ارزيابي سايكوفيزيكي «وضوح زماني» به كار ميرود.
Poth و همكاران (2001)، گزارش كردند كه دامنههاي ABR كاهش يافت و در گروهي از افراد مسنتر (بيش از 60 سال)، درصدي از افراد كه پاسخهاي قابل اندازهگيري داشتند، تقليل يافت. به عبارت ديگر فواصل سكوت طولانيتري براي ايجاد ABR طبيعي در افراد پيرتر، لازم بود.