جنس
با استفاده از محرك هاي تونال ساده - البته با اين شرط كه تاثيرات سن بر ساير پاسخ هاي قشري شنيداري (مثل P2 و N1) را حذف كرده باشيم - هيچگونه تفاوت آشكاري از نظر نهفتگي يا دامنه پاسخ MMN بين دو جنس مشاهده نشده است. با استفاده از محرك هاي پيچيده تر مثل اصوات گفتاري و موسيقي نيز هيچگونه تفاوت ثابتي بين دو جنس، از نظر توزيع منطقه اي پاسخ روي سطح جمجمه و يا از نظر قرينگي دو نيمكره در پاسخ MMN، مشاهده نشده است.
داروها
مطالعاتي كه تاثير داروهاي روانپزشكي بر MMN را بررسي كرده اند در جدول 7-14 خلاصه شده اند، در صورتي كه دارويي بر MMN تاثير بگذارد، غالبا بصورت كاهش دامنه مشاهده مي شود.
كاربرد باليني در جمعيت هاي مختلف
مقدمه: به عقب راندن خط مقدم AER توسط پاسخ MMN
اگر چه كاربردهاي باليني بالقوه MMN بسيار متنوع و فراوانند و مطالب بسياري هم در مورد آنها نوشته شده است، اما چالش مربوط به اندازه گيري پايا و آناليز معني دار نتايج آن در جمعيت هاي باليني مختلف همچنان بصورت جدي مطرح است. بطور خلاصه، براي اينكه يك روش ارزيابي فيزيولوژيك را بتوانيم بصورت باليني بكار ببريم، آن آزمون بايد با دقت و پايايي كافي بين افراد مبتلا به يك بيماري خاص و افرادي عاري از آن بيماري، تمايز قايل شود. همانطور كه در اينجا مرور شده است، مطالعات باليني مختلف تحت قیمت سمعک شرايط كنترل شده آزمايشگاهي در مورد گروه هايي از افراد نرمال و گروه هايي از بيماراني كه بصورت اثبات شده به يك بيماري خاص مبتلا هستند انجام شده است كه نشان مي دهد، نتايج پاسخ MMN آنها با يكديگر فرق مي كند. براي آنكه بتوانيم MMN را بعنوان يك رويكرد باليني حقيقي مثل ECochG و ABR معرفي كنيم، پاسخ پرسش بنيادين در مورد نتيجه عملكردي آزمون بايد مثبت باشد. علاوه بر پايايي، به اطلاعات بيشتري در مورد حساسيت و ويژگي، هزينه اثربخشي (نسبت هزينه – سودمندي) و برآورد زمان لازم براي اجرا موفق باليني آزمون، نياز داريم. حتي متعصب ترين طرفداران و محققان MMN نيز (شايد با اكراه) اعتراف مي كنند كه هنوز دستيابي به يك تشخيص دقيق و ثابت در هر تعداد از افراد بيمار مبتلا به يك بيماري مشخص، يك رويا است.
صدها مقاله به توضيح يافته هاي MMN در طيف وسيعي از اختلالات و بيماري ها پرداخته اند. در اينجا بدليل محدوديت فضا فقط به مرور سريع بعضي از آنها مي پردازيم. با جستجو در اينترنت با حجم روزافزوني از مقالات در اين زمينه روبرو مي شويم. يكي از هيجان انگيزترين كاربردهاي باليني و عملي پاسخ MMN، مستند سازي عيني تاثيرات ناشي از تجربه، يادگيري، درمان، و تمرين بر آن است. مثال هاي جديد از اين كاربرد مرتبا در مقالات منتشره، معرفي مي شوند. در اين مقالات به تغييرات MMN - كه بطور ثانوي مربوط به انعطاف پذيري مغز هستند – پس ازانجام مداخلات خاص مانند درمان طبي، تربيت شنوايي، و هر نوع درمان ديگر اشاره شده است كه در جاهاي مختلف اين فصل، مثل زبان خارجي يا آموزش موسيقي يا در مبحث بيماري هاي مختلف مثل اختلال خواندن و نوشتن، اختلالات پردازشي شنوايي، اسكيزوفرني از آنها ياد كرده ايم. در يكي از اين تحقيقات به روشني اثبات شده است، در كودكاني كه در برنامه هاي رسمي بهبود پردازش اصوات گفتاري و شنيداري قرار گرفته اند، به موازات يكديگر تغييراتي در پاسخ MMN و در نتايج آزمون هاي رفتاري مشاهده مي شود. از پاسخ MMN به خوبي مي توان براي اثبات بهبود توانايي درك گفتاري افرادي كه به يادگيري يك زبان خارجي مشغولند استفاده كرد.
بحث حاضر در مورد مطالعات انجام شده در بيماران مختلف ، يافته هاي MMN در افرادي كه كاشت حلزون انجام داده اند را در برنمي گيرد. اين موضوع در فصل 15 در قسمت پاسخ هاي برانگيخته الكتريكي و ساير آزمون هاي مربوط به كاشت حلزون مورد بحث قرار خواهد گرفت.